یک نماینده مجلس هم در همین راستا ، روز گذشته اعلام کرد:« بر اساس آخرین خبرها ،قرار است «دکترنجفی» به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس معرفی شود و ...».
بنابراین چون خبر بر اساس «آخرین خبرها» و در کانال شخصی یک نماینده اعلام شده است ، مسؤولیت راست و دروغش هم گردن خود همان نماینده و کانال تلگرامی اش! ما هم فقط گزارش از شخص مان را می نویسیم که اگر فردا «محمد علی نجفی» به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی شد، از خبرهای روز کشور عقب نیفتاده باشیم.
ناصرخسرو
اگر گفتیم«ناصرخسرو» ذهنتان نرود دنبال داروهای کمیاب! «محمد علی نجفی» بچه درسخوان و حتی نابغه دبیرستان «مروی» در محله ناصر خسرو به حساب می آمد. لابد او را به خاطر مسؤولیت های مختلفی که سالهای پس از انقلاب داشته است ،خوب می شناسید. حالا به دانسته هایتان اینها را هم اضافه کنید که
«محمدعلی» سال 1343 در 13 سالگی رتبه اول امتحانات نهایی سال ششم ابتدایی دبستان های تهران را به دست آورده بود. 6 سال بعد هم در امتحانات نهایی دبیرستانهای تهران رتبه دوم را به خودش اختصاص داده و بلافاصله با رتبه اول کنکور به دانشگاه صنعتی شریف(آریامهر) رفته بود. رتبه نخست در میان دانشجویان ریاضی سراسر کشور و همچنین رتبه نخست در میان فارغ التحصیلان دانشگاه شریف هم به کسی جر «نجفی» اختصاص پیدا نکرد. بنابراین حقش بود که سال 1353به عنوان دانشجوی ممتاز ، بورسیه تحصیل در خارج را بگیرد و برای دوره دکتری پیوسته به آمریکا و مؤسسه فناوری ماساچوست(ام آی تی) برود. آقای شاگرد اول از انصاف نگذریم ، بسیار با استعداد و پرتلاش بود اما سال 57 و نزدیکی های پایان دوره دکتری ، با اینکه در همه درسها نمره عالی (+آ)گرفته بود، دفاع از رساله دکتری را نیمه تمام گذاشت و برای پیوستن به صف انقلابیون به ایران بازگشت. سال 58 ، استاد راهنمایش او را مجاب کرد از رساله نیمه تمام دکتری اش به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد دفاع کند و با همین مدرک به ایران برگردد و در دانشگاه مشغول به کار شود. او در حال حاضر«مربی» بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف به شمار می رود . همکارانش و بسیاری از آنهایی که او را می شناسند، معتقدند با اینکه در همه جا و با شجاعت ،تحصیلاتش را کارشناسی ارشد ریاضی معرفی می کند، شایسته مدرک دکتری ریاضی است.
رئیس 29 ساله
از وقتی به ایران بازگشت به خاطر شرایط خاص سالهای نخست پس از انقلاب، دیگر فرصت درس خواندن و دانشجوی و استاد نخبه شدن را پیدا نکرد. 29 سال بیشتر نداشت که رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان شد. یعنی رسماً افتاد توی خط مسؤولیت و ریاست و این مسیر را هم مانند دوره تحصیل با جدیت ادامه داد. چند سالی معاون آموزشی سازمان صدا و سیما بود ، در دولت «باهنر» و دولت موقت آیت الله مهدوی کنی و همچنین دولت میر حسین موسوی هم وزیر فرهنگ و آموزش عالی شد. سال پایانی دولت موسوی و دو دوره نیز در دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی وزارت آموزش و پروش را اداره کرد.
دوران طلایی یا حاشیه طلایی؟
برخی خبرگزاری ها با مطرح شدن دوباره نام «محمد علی نجفی» برای وزارت آموزش و پروش ، نوشتند: «آیا آموزش و پرورش به دوران طلایی بر می گردد؟... تقریباً همه نظر سنجی ها و بررسی های میدانی نشان می دهد در سالهای پس از انقلاب ، نجفی موفق ترین وزیر آموزش و پروروش تا امروز بوده است ...». البته این خبرگزاری ها ننوشتند «تقریباً همه نظر سنجی ها و بررسی های میدانی» دقیقاً یعنی کدام نظر سنجی ها و بررسی های میدانی؟ موافقان وزارت «نجفی» در آموزش و پرورش از این جهت او را وزیر موفق یا موفق ترین وزیر می دانند که در سالهای تصدی او نخستین تغییرات و تحولات اساسی در آموزش و پرورش آغاز شد. افزایش یکباره حقوقها و بهبود نسبی وضعیت رفاهی فرهنگیان را که ناشی از این افزایش چشمگیر بود ، ایجاد رشته های مهارت محور«کاردانش» در نظام آموزشی، اختصاص عوارض دو درصدی به آموزش و پرورش و تغییرهای اساسی در نظام آموزشی از جمله دلایلی است که برخی از کارشناسان ، دوران وزارت نجفی را دوران طلایی این وزارتخانه بدانند. آن سوی ماجرا اما کارشناسان مخالف قرار گرفته اند که بسیاری از مشکلات دیروز و امروز نظام آموزشی را ناشی از تغییرات سریع، پی در پی و بی حساب و کتاب آن سالها می دانند. این گروه برای نمونه به طرح « ترمی – واحدی» شدن دبیرستانها اشاره می کنند که در همان سال نخست مشکلات بسیاری را برای دانش آموزان، خانواده ها و آموزشگاهها ایجاد کرد و با شکست مواجه شد و سال بعد به « سالی – واحدی» تغییر یافت. این تغییرات در سالهای بعد نیز ادامه یافت و دستاویز بحث های کارشناسی و غیر کارشناسی بسیاری شد.
برنامه و بودجه
«نجفی» در دولت اصلاحات اگرچه وزیر نشد اما پست مهم معاونت رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه را به عهده داشت. با ورود او به این عرصه برای نخستین بار پس از انقلاب بحث تمرکززدایی و تغییر ساختار و اصلاح سازمان مدیریت و برنامهریزی، واگذاری سازمانهای مدیریت استانها به مقامات محلی و استانداران و... مطرح شد. البته من هرچه جستجو نکردم نتوانستم نظر کارشناسان را در باره تغییرات انجام شده در این سازمان و اینکه آیا این دوران هم دوران طلایی بوده یا خیر پیدا کنم. یعنی به نظر می رسد اسناد و مدارک طلایی بودن یا نبودن این تغییرات هم چند سال بعد همراه با انحلال این سازمان توسط «احمدی نژاد» ، به تاریخ پیوست!
«نجفی» در سال 85 به عضویت شورای شهر تهران در آمد و تا سال 92 که به میراث فرهنگی رفت در این شورا عضویت داشت.
بازگشت ناتمام
قرار بود با آغاز به کار دولت یازدهم «نجفی» بار دیگر به آموزش و پرورش برگردد.منظورم این است که با توجه به سوابق و موافقانی که داشت ، وزیر شدنش قطعی به نظر می رسید. اما تنها یک رأی، درست مثل گلهای دقیقه 90 فوتبال سبب شد ، بازگشت «شاگرد اول» سابق به آموزش و پرورش ناتمام بماند. تعدادی از نمایندگان مجلس به سابقه وزارت او در دولت «موسوی» ،بی توجهی به امور پرورشی در آموزش و پرورش و مواضعش در زمان فتنه 88 اعتراض داشتند و همین باعث شد او از کابینه دولت یازدهم جا بماند. بعدها ، رئیس جمهور او را به سِمت معاون خود و رئیس سازمان پر از حرف و حدیث میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری منصوب کرد و «نجفی» در همان آغاز به کار گفت: « از سازمان میراث فرهنگی بدن نحیفی باقی مانده که متاسفانه به زمین افتاده و با بی انصافی لگدکوب شده است...» . به نظر می رسید «نجفی» در این سازمان هم قصد داشت با تغییرات اساسی و گسترده کارش را آغاز کند. اما انگار این بدن خود رئیس جدید بود که در 62 سالگی ضعیف و بلکه نحیف شده بود و دیگر توان ایجاد تغییرات گسترده را نداشت. آقای رئیس و معاون رئیس جمهور با اینکه در یک برنامه تلویزیونی از برخی تغییرات رونمایی کرده و گفته بود: موافق عرضه قلیان هستم...چه اشکال دارد خانمها گاهی قلیان بکشند...مدتی بعد به دلیل مشکلات قلبی (که البته ربطی به مصرف قلیان نداشت) از ریاست این سازمان استعفا کرد.
بازگشتِ...؟
نگران این نیستم که اگر فردا بزند و «نجفی» دوباره وزیر آموزش و پرورش شود، از بدن نحیف و لگد کوب شده آموزش و پرورش حرفی بزند چون این وزارتخانه میراث دولت پیشین نیست . من بیشتر به این فکر می کنم که آیا در طول چند ماه باقی مانده از عمر دولت یازدهم ، نجفی قرار است در آموزش و پرورش باز هم دست به تحول گسترده و اساسی از جنس تغییرات دوره دولت اصلاحات بزند یا همان سند تحول بنیادین را دنبال کند؟ اصلاً برای هرکدام از این کارها آیا فرصت کافی پیدا خواهد کرد یا در چند ماه باقیمانده باید همه تلاش و همتش را بگذارد برای سروسامان دادن به ماجرای پرونده پر سرو صدای صندوق ذخیره فرهنگیان ، تنبیه دانش آموزان و...؟ شاید هم «شاگرد اول» سالهای دهه 40 ، 50 و 60 ، امروز و در 65 سالگی دارد به سال 96 و شاگرد اول شدن در میان وزیران دولت دوازدهم فکر می کند!
نظر شما